logo

جستجو در سایت

«شب حسین علیزاده» با استقبال پرشورعلاقه‌مندان در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.

هشتصد و چهل و یکمین شب از شب‌های بخارا  به حسین علیزاده، یکی از ارکان فرهنگ موسیقایی ایران، به بهانه انتشار مجموعه آثار دستگاه‌های موسیقی ایران اختصاص یافت.
1404/02/21 21:17 | کد خبر : 1607
«شب حسین علیزاده» با استقبال پرشورعلاقه‌مندان در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران، «شب حسین علیزاده» با همکاری نشرکارمان، صندوق اعتباری هنر و فرهنگسرای نیاوران و با حضور چهره‌های برجسته فرهنگی و هنری از جمله محمدرضا شفیعی کدکنی،  مجید درخشانی، محمدرضا هنرمند، کریستف رضاعی، سعیده قدس، علی بوستان، مینا افتاده، پریسا پولادیان، هوشنگ مهر اردلان، محمد فاضلی،سیروس جمالی، بابک خضرائی، وحید حسینی و بابک رضایی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عصر دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، در سالن خلیج فارس و فضای باز این مجموعه برگزار شد.

دراین مراسم که با استقبال چشمگیر علاقه مندان به حسین علیزاده و موسیقی اصیل ایرانی همراه بود، از اثر دستگاه‌های موسیقی این هنرمند برجسته و تلاش تیم همراه‌اش در خلق این اثر صحبت شد.  همچنین در این برنامه به بهانه بزرگداشت این ردیف‌دان موسیقی ایران، سخنرانان از جایگاه او در عرضه هنر موسیقی ایران، ردپای علیزاده درفرهنگِ ایران، صداقت او در رفتار، دغدغه‌های اجتماعی و عشقی که به مردم ایران دارد، سخن گفتند.

در ابتدای این مراسم علی بوستان مدیر تولید پروژه دستگاه های موسیقی ایران و نوازنده سه تار، درباره تولید اثر «دستگاه‌های موسیقی ایرانی» و دشواری‌های مسیر خلق این اثر به عنوان یکی از مهم‌ترین پروژه‌های موسیقی در کشورمان که بیش از ۱۰۰ نفر در تولید آن مشارکت داشتند، سخن گفت.

در ادامه این مراسم، پریسا پولادیان نوازنده رباب این مجموعه و هوشنگ مهراردلان،  معمار و پژوهشگر نیز درباره حسین علیزاده سخن گفتند.

از دیگر حاضران در این برنامه، محمد فاضلی، جامعه شناس، بود که با قرائت متنی به سخنرانی پرداخت که در فرازی از آن آمده است: «لحظاتی در تاریخ هر ملتی هست که آدم‌ها در این لحظات کممی‌آورند. در این لحظات ایستادگی کردن به رغم همه ناخرسندی‌ها سختاست. زمین و زمان تو را به دست کشیدن، بس کردن، کار نکردن، به انتظارنشستن، دل بریدن و اکتفا کردن به شکایت‌های خرد و درشت فرا می‌خوانند. جامعه، بالاخص آدم‌های موثرش در چنین لحظاتی به آدم‌هایی نیاز دارندکه دلیلی برای ماندن، نغمه‌ای برای خواندن و ردیفی برای تکرار کردن درموسیقی زندگی باشند تا به رنج کشیدن‌ها معنا دهند و نگذارند استیصال مایه اصلی موسیقی زندگی شود. در چنین لحظاتی به خصوص وقتی رنگ تاریخ برای وطنت تیره است  و دنیای غربی هم وجود دارد که بر جهان چیره شده و تو و میهن و میراثش همه در نسبت با آن سنجیده می‌شوید و کسانی هستند که تو را بی توشه و بی میراث می‌خوانند، باز هم نیاز است آدم‌هایی باشند که وجودشان دلیلی باشد بر اینکه تو ریشه داری و برگی هستی که بر ریشه وتنه‌ای عظیم رسته‌ای و خودت میتوانی ریشه شوی. این آدم‌ها تو را به مبارزه کردن تسلیم نشدن و گیر نکردن در همه روایت‌های گذشته نگر یا گذشته سوز فرا می‌خواند. بودنشان نماد ظرفیت زندگی خلاق بی‌خشونت است. این آدم‌ها خواه سیاست‌مدار، هنرمند، فعال اقتصادی، کنشگراجتماعی، دانشمند یا ورزشکار، نقشی فراتر از حرفه خود دارند.

آنها با حضور، اندیشه و عملشان سنگینی لحظه‌های دشوار تاریخ راسبک‌تر می‌کنند و در برابر تاریکی عثرت‌های ساختاری امید می‌سازند. هدفم ستایش بی‌چون و چرا یا فراتر بردنشان از نقد نیست، بلکه تاکید براین ضرورت است که هر جامعه‌ای برای دوام نیاز به کسانی دارد که دیگران را از  ملال عبور دهند، به خلاقیت جان بخشند، اصالت را معنا و ریشه‌داری راتصویرسازی کنند، شجاعت شکوفا در ظرف زمان و مکان باشند و در سایه رندی و شرافت، بذر ساختن بکارند. این آدم‌ها جدای از آثاری که پدیدمی‌آورند و میراثی که به جامعه می‌گذاند ارزش و کارکرد اجتماعی دارند.»

در بخش پایانی این متن نیز  آمده بود: «آقای حسین علیزاده! ممنون که ۷۴ سال چنان الهام‌بخش زیسته‌ای که جمعیتی به احترامت اینجا گرد آمده. میلیون‌ها نفر هنرت را شنیده و ستوده و بی‌شماران از اصالت و زیبایی مواجهه‌ات با موسیقی و فرهنگ و جامعه ایران الهام گرفتند. عمرت دراز باد، عزتت افزون و میهنت آباد تا در بی‌نهایت آینده بی‌شمار ایرانیان چون تو براین خاک ببالند و بسازند.»

بابک خضرایی رئیس دانشکده موسیقی دانشگاه هنر نیز  از دیگر سخنرانان این مراسم بود که درباره زیست هنری حسین علیزاده و تأثیرگذاری در جریان موسیقی ایران سخن گفت. در ادامه این مراسم سیروس جمالی شاعر مجموعه آثار دستگاه‌های موسیقی نیز از تجربه همکاری با حسین علیزاده سخن گفت و روحیه خلاق و جستجوگر این هنرمند و روحیه حرفه‌ای‌اش را ستود.

وحید حسینی، کارگردان مستند «حریر تحریر» نیز دریاره حسین علیزاده به سخنرانی پرداخت و در بخشی از سخنان خود گفت: «مستندسازها ابتدا فیلم را برای خودمان و بعد برای کسانی که غایب هستند می‌سازیم؛ یعنی کسانی که هم عصر آقایعلیزاده زندگی می‌کنند اما شانس این را ندارند که محضر او را درک کنند و  این فیلم‌ها می‌تواند برای آنها و آیندگان که نمی‌توانند او را ببینند، مغتنم باشد. شاید همه ما حسرت بخوریم که چرا فیلمی از کنسرت‌های میرزاعبدالله و آقا حسینقلی فراهانی یا از صبا نداریم. وقتی که به این پروژه دعوت شدم، فکر کردم من چه گنجی را می‌توانم به سینمای مستند اضافه بکنم. خیلی خوشحالم که این فرصت به من داده شد که از حسین علیزاده و پروژه‌ای که در دست داشت، فیلم بسازم. من وقتی به این پروژه دعوت شدم،در واقع به یک بهشت دعوت شدم.»

در پایان این مراسم،  حسین علیزاده روی صحنه سالن خلیج فارس حضور یافت و در سخنانی گفت: من در عمر خود تا این اندازه خجالت نکشیده بودم؛ چون خیلی اسم من آمد و بچه‌هایی که من را می‌شناسند، می‌دانند در  این موارد خیلی خجالتی هستم. شاید هر کدام از شما جای من باشید،احتمالا آب شوید و در صندلی خود بروید. البته در این حالت یک چیز دیگر هم سراغ آدم می‌آید که خیلی زیباست؛ به هر حال که کار ما هنرمندان به وجود آوردن است و تا زیبایی را حس نکنیم، تا زیبایی را تنفس نکنیم، نمی‌توانیم به وجود بیاوریم. این شانس برای خیلی‌ها هست که حتی از  دوران کودکی زیبایی را می‌بینند.

این هنرمند ادامه داد: در این جمع اشخاص زیادی را داریم که با زیبایی بزرگ شدند و بعد فکر کردند که باید زیبایی بیافرینند تا آن چیزی را که ازکودکی حس کردند، بازگو کنند. زیبایی که اینجا گاه از تکراری زیاد موجب خجالت می‌شد، تخیل است. تمام کسانی که در هنر تخیل کردند، می‌دانندکه این حال همانند این است که آرزوهای خود را برآورده کنید. آرزو این نیست  که شما چیزی را که نداری بخواهی، بلکه خلق کردن است. درحقیقت یاد  می‌گیرید که تمام عمر همیشه آرزو کنید؛ همانند این است که تمام عمرعشق می‌خواهید، صلح می‌خواهید، شعور می‌خواهید و جامعه‌‌ای می‌خواهید که سرشار باشد. ما هنرمندان ایران که در ایران زندگی می‌کنیم و هنردوستانی که بدون آنها زندگی و کار برای ما معنا نداشت، برایمان کارمتفاوت‌تر است؛ زیرا باید ثابت کنیم آنچه می‌خواهیم باید باشد. خوشحالم در این تاریخ، اینجا ایستادم و از زمان گذشته‌ای صحبت می‌کنم‌ که می‌توانست همه چیز بازدارنده باشد؛ چون شعور و شوقش وجود نداشت. امروز این همه آدم اینجا نشسته که شادابی چهره آنهامدیون خود شماست که چقدر از موسیقی دفاع کردید. هستند حتی هنرمندانی  که حتی جان خود را برای حفظ موسیقی گذاشتند. یعنی همان هنرمندان و همکارانی که زود از دنیارفتند یا افسرده شدند و کار نکردند، قرار نبود انقدر زود ما را ترک کنند، ولی آرزوهای برآورده نشده طاقت بعضی‌ها را سرمی‌برد.

علیزاده همچنین گفت: امری که خیلی جالب است، این است که ما آمده‌ایم زندگی بیافرینیم، ما آمده‌ایم که انرژی داشته باشیم. این نیست که خسته شویم یا مثلاً بگوییم حالا پیر شدیم. زمانی هست که نفس آدم می‌رود ودیگر نیست ولی پیر نمی‌شوی؛ چون ما با مقوله‌ای سر و کار داریم که هرلحظه جوان‌تر می‌شویم. به یاد ندارم در کارم هیچ‌وقت مشقت کشیده باشم؛یعنی من خیلی زود فهمیدم که در کجا زندگی می‌کنم. جزو روشنفکرانی بودم که غافلگیر شوم، حال اگر که روشنفکر باشم، البته بعضی موقع‌هامی‌گویم خدا کند، نباشم.

این هنرمند اضافه کرد: به هر حال هیچ‌وقت در تمام عمرم در ایران غافلگیرنشدم. همیشه در نگاه ساده خودم به جامعه، شرایط آن را درک می‌کردم. اتفاقات سیاسی را تا حدودی درک می‌کردم و غافلگیر نمی‌شدم. در نهایت نتیجه  آن حجم از لجاجتی که نسبت به موسیقی نشان داده شد، این شد. هیچ‌وقت جلوی نگاه و آرزوی هنرمند را هیچکس نتوانسته بگیرد؛ زیرانمی‌توان مانع دل و ذهن شد. این چیزی است که من از استادان خود،جامعه و پدر و مادرم یاد گرفتم و باعث شد امروز که مقابل شما ایستادم احساس خرسندی کنم و اصلا احساس نمی‌کنم سال‌های طولانی گذشته است. فرمول‌های جامعه مشخص است و تمام آن را عشق تعریف می‌کند. عشق، وقتی هست به ظاهر شکست‌خورده‌ای، اما در درون پیروزی! امشب شب من نیست، شب همه شماست.

پایان این مراسم با تکنوازی حسین علیزاده همراه بود و او پس از سال‌هادوری از صحنه اجرا،  قطعاتی از موسیقی ایرانی را با ساز شورانگیز برای حاضران در فرهنگسرای نیاوران اجرا کرد.